Feb 13, 2011

Jan 30, 2011



حالا هی غلط بگیر از دیکته های نانوشته ام


Jan 24, 2011

پرسش

 
 
شاید باورش برایتان سخت باشد،‏
اما  دیر زمانیست که اينجا 
مشکل‌ترين پرسش زندگی،‏
شده است همان
دل خوش سیری چند 
معروف سهراب.‏
 
 

Jan 18, 2011

خسته



خسته ام؛
 
از تحمل چيزی به اسم زندگی خسته ام .‏
  

Jan 14, 2011



کی می دونه،‏

‏‏‏این  زمونه چه جوری  منو تا این جا کشونده.‏




Jan 12, 2011

من



مشت میکوبم بر در و پنجه میسایم بر پنجره ها

من دچار خفقانم،خفقان من به تنگ آمده ام ازهمه چیز

بگذاریدهواری بزنم
، درهارابازکنید.‏



Jan 9, 2011

تهدید

 
تهدید نکنید؛
 کسی را که چیزی برای از دست دادن ندارد،‏تهدید نکنید.‏
 تهدید کردن چنین  آدمی  بیش از انکه حکم سوپاپ اطمینان یک دیگ جوشان را داشته باشد ،  مانند جرقه ای در انباری باروت عمل میکند و آتشش دامنتان را میگیرد.‏

Jan 4, 2011

مرد


کوه است دل مرد،‏
نه هر کوه!
آن کوه که آتش به
جگر داشته باشد

Jan 3, 2011

مسافر




من همان مسافر خسته جنوبیم،‏
که یک روز تمام  آرزوهایش را به شط سپرد و راه شمال در پیش گرفت، تا که رویا بکار و امید درو کند،‏
 اما نمیدانست هوای شما سرد است پر از بوی بی اعتمادی‏‏.‏‏نمیدانست رویا هایش جوانه هم نمیزند چه برسد به درو کردن امید‏.‏
و من هنوز هم همان مسافر خسته جنوبیم که کمی غمگین است.‏